English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5771 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
isobar U خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isobars U خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stepped lines U خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
isotherm U خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
air way station U خطوط هوایی
air line of communications U خطوط مواصلات هوایی
domestic air traffic U خطوط هوایی داخلی
overhead trolley U خطوط هوایی ترن برقی
floating lines U خطوط مواج عکس هوایی
graticule U خطوط مشخصه زمین درعکس هوایی
isohaline U خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
perspective grid U خطوط شبکه مختصاتی که روی عکس هوایی کشیده می شوند
coragne line U خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
isobath U خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
auxiliary contours U خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
tricked U خطوط
tricking U خطوط
trick U خطوط
cotidal lines U خطوط هم مد
street railway U خطوط تراموا
leading U فاصله خطوط
zigzags U خطوط منکسر
stream lines U خطوط جریان
zigzagging U خطوط منکسر
spectral lines U خطوط طیفی
isochromatique U خطوط همرنگ
absorption spectrum U خطوط جذبی
absorption lines U خطوط دراشامی
outside lines U خطوط حمله
balmer lines U خطوط بالمر
dark lines U خطوط تاریک
equipotential lines U خطوط هم پتانسیل
curvature lines U خطوط منحنی
curvature lines U خطوط مدور
cotidal lines U خطوط مدیکسان
extension lines U خطوط دنباله
grid lines U خطوط شبکه
emission spectrum lines U خطوط نشری
along line U در امتداد خطوط
closed traverse U خطوط متقاطع
dedicated lines U خطوط اختصاصی
isocline U خطوط هم شیب
fraunhofer lines U خطوط فرانهوفر
isostatic lines U خطوط ایزواستاتیک
lines of communication U خطوط مواصلاتی
front lines U خطوط مقدم
zigzag U خطوط منکسر
line of communications U خطوط مواصلات
line of flux U خطوط قوا
line to line fault U تماس خطوط
symmetry lines U خطوط تقارن
line of induction U خطوط القا
line spacing U فاصله خطوط
flowlines U خطوط جریان
isovent U خطوط هم باد
lines of force U خطوط قوا
lines of force U خطوط نیرو
zigzagged U خطوط منکسر
flow lines U خطوط جریان
leased line network U شبکه با خطوط استیجاری
line of communications U خطوط ارتباطی زمین
meridians U خطوط نصف النهار
dark line spectrum U طیف خطوط تاریک
retrace blanking U خاموشی خطوط بازگشتی
rivers U سفیدی بین خطوط
rivulose U دارای خطوط مارپیچی
equal cost lines U خطوط هزینه برابر
cutting line of force U قطع خطوط قوا
river U سفیدی بین خطوط
endline U خطوط موازی با 04 مترفاصله
contour interval U فاصله خطوط واصل
contour lines U خطوط میزان منحنی
crawl trench U خطوط رابط سنگرها
phraseogram U خط یا خطوط نماینده عبارات
gules U خطوط موازی عمودی
hoseline U خطوط لوله لاستیکی
curvilinear ornament U زینتکاری با خطوط خمیده
communications U خطوط مواصلاتی ارتباطات
front lines U خطوط جلو جبهه
sheetlines U خطوط کناره نقشه
isohyetal map U نقشه خطوط هم باران
magnetic path U مسیر خطوط قوا
zigzags U خطوط جناغی پیوسته
magnetic lines of force U خطوط نیروی مغناطیسی
magnetic lines of force U خطوط قوای مغناطیسی
magnetic line of force U خطوط قوای مغناطیسی
trackage U خطوط راه اهن
diplomatics U شناسایی خطوط باستانی
contours U خطوط تراز زمین
contours U خطوط کناره نما
inside lines U خطوط حمله شمشیربازی
vermiculate U دارای خطوط موجی
zigzagged U خطوط جناغی پیوسته
zigzagging U خطوط جناغی پیوسته
electric line of force U خطوط نیروی برق
advance of defensive line U در جلو خطوط پدافندی
sheetlines U خطوط حاشیه نقشه
open lines U خطوط باز شطرنج
hypen ladder U ردیف خطوط تیره
voltage between lines U ولتاژ بین خطوط
grid interval U فاصله خطوط شبکه
collimate U منطبق کردن خطوط
meridian U خطوط نصف النهار
zigzag U خطوط جناغی پیوسته
hypen ladder U خطوط تیره نردبانی
microwave transmission lines U خطوط انتقال ریزموج
infiltrating U در خطوط دشمن نفوذ کردن
sidelining U خطوط طرفین میدان بازی
gridiron U خطوط یا میلههای فلزی مشبک
sidelines U خطوط طرفین میدان بازی
infiltrates U در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrated U در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrate U در خطوط دشمن نفوذ کردن
convergent U خطوط متقارب ومتلاقی همگرا
converged U تقارب خطوط وجود تشابه
lineament U خطوط چهره صفات مشخصه
sidelined U خطوط طرفین میدان بازی
lineaments U خطوط چهره صفات مشخصه
converges U تقارب خطوط وجود تشابه
converge U تقارب خطوط وجود تشابه
sideline U خطوط طرفین میدان بازی
converging U تقارب خطوط وجود تشابه
ingrain U خطوط وخالهای رنگارنگ کاغذدیواری
lineolated U خط دار دارای خطوط ریز
magnetic path length U طول مسیر خطوط قوا
lpm U تعداد خطوط دردقیقه inutes
boundry lines U خطوط اطراف زمین والیبال
lightface U حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
lineolate U خط دار دارای خطوط ریز
paleography U شناسایی وکشف خطوط قدیمه
line engraving U گراور سازی با خطوط کوتاه وبلند
neatline U خطوط باریک حدود کناره نقشه
ring streaked U دارای خطوط گرد در روی بدن
ring straked U دارای خطوط گرد در روی بدن
crawl trench U سنگرهای رابط بین خطوط مواضع
stria U نوار باریک هریک از خطوط موازی
t square U خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
hierologist U متخصص خواندن خطوط قدیمی مصر
contour strip cropping U کشت نواری برروی خطوط میزان
hierology U علم خواندن خطوط قدیم مصر
agonic line U خطوط رسم شده روی نقشه
image sharpness U خطوط مورب تحت زاویه معین
contour map U نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
raster scan graphics U نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
foreshortening U نمایش خطوط واقعی شکلی بصورت کوچک تر
topographic map U نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
bar pattern U ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
granite paper U کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
floating lines U خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
oblique perspective U پرسپکتیوی که تمام خطوط اصلی ان مایل باشد
main stripe U [خط یا نوار اصلی در فرش مانند خطوط طرح محلات]
line drawing U خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
stereocomparagraph U دستگاه رسم خطوط میزان منحنی به طریقه استریوسکوپی
raster U خطوط مورب تحت زاویه مخصوص بصورت هاشورترام
line drawings U خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
hachures U خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
lattice U خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
lattices U خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
laid paper U کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد
teleprompter U اسباب مخصوص چرخاندن خطوط نوشته در جلو ناطق تلویزیون
hard clip area U حدودی که خارج از ان خطوط نمیتوانند روی یک رسام دیجیتالی رسم شوند
dejagging U نوعی فن گرافیک کامپیوتری برای رسم خطوط صاف کاراکترها و چند ضلعی ها
ribbing U ساختمان دندههای هر چیز راه ها یا خطوط بر جسته مجموعه تیریا دگلهای کشتی
yard line U خطوط واقعی یا فرضی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
graticule ticks U نقاط تقاطع خطوط شبکه بندی نصف النهارات و مدارات روی نقشه
yard marker U خطوط فرضی یا واقعی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
reversal temperature U دمایی که در ان خطوط طیفی گاز برافروخته در مقابل طیف جسم سیاه ناپدیدمیشوند
outdent U خطی از متن که نسبت به سایر خطوط یک پاراگراف بیشتر به سمت چپ بسط می یابد
stroke writer U ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
apolline U [نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
corporate model U نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
sketching U روش گرافیک کامپیوتری که در ان دنبالهای از خطوط درطول مسیر مکان نما رسم شده یا طراحی می گردند
line route map U نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
chiromancy U پیش گویی وغیب گویی با دیدن خطوط کف دست
thread U دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
threads U دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
helical wave guide U لوله فلزی که از فیبرهای نازک شیشهای و سیم هائی که توانایی انتقال هزاران پیام در خطوط مخابراتی رادارند تشکیل شده است
linear programming U برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
gridding U محدودیت ساختمان یک تصویرگرافیکی که مستلزم افتادن نقاط پایانی خطوط روی نقاط شبکه است
fret U [نقشه پیچ در پیچ در حاشیه با استفاده از خطوط افقی و عمودی با زوایای ۹۰ درجه و مربوط به کشور چین]
striped lines U خطوط راه راه [همچون نقش محرمات]
isovelocity U نقاط هم سرعت اب دریا خطوط متحدالسرعت اب دریا
Hanbel U [نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
railings U امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railing U امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
remote data concentrator U وسیله یی که پیام ها را ازطریق خطوط کم سرعت ازترمینالهای متعدد دریافت کرده و داده ها را از طریق یک حط واحد سنکرون باسرعت بالا به پردازنده میزبان منتقل میکند
stringing U خطوط خاتم کاری و منبت کاری
curvilineal U دارای خطوط منحنی محدودبخطوط منحنی
voice grade channel U ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
contours U خطوط تراز یا منحنیهای تراز
fallout contours U خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
turret motife U طرح شیروان [این طرح بعنوان ترنج اصلی به تعداد یک یا سه عدد در متن فرش بکار رفته و حالتی هندسی و هشت وجهی داشته که با خطوط هندسی تزئین می شود.]
line crosser U فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
orthographic U تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
magnetic flux density U چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
Afshar design U طرح افشاری [ابعاد فرش مربع شکل بوده و بیشتر در فارس و کرمان با زمینه کف ساده صورتی و نارنجی بوجود آمده و لچک و ترنج و قندیل بکار رفته در طرح با استفاده از خطوط هندسی بافته می شوند]
breached U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
clatters U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattering U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1offshoring
1pushrod
2crucification
0خطوط ایزواستاتیک
0drag
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com